رویش مروارید های درخشان و زیبا ی دخترم...!!!(دخترم دندون نوت مباررررک)

دخترم مرسانای ناز من...مامان تو این پست برات از رویش اولین مروارید سفید و زیبات به ترتیب تا اخرین مرحله ی تکامل دندونای نازت رو با تاریخ و شکل مینویسم تا هی با پست های متعدد وسط مطالب دیگه غاطی نشه تاریخ رویش دندونات و همش یکجا تو این پست برات جمع بشه...!!!امیدوارم تا همیشه مراقب سلامتیه این گنج های سفید و گران بها در دهان بهشتیت باشی همه ی زندگیه من....و تا میتونی ازشون خوب مراقبت کنی!!!

اولین دندان مرواریدی...

روز دوشنبه مورخ 94/3/4

صبح از خواب بیدار شدی ومامان بغلت کردم و با هم از اتاق اومدیم بیرون اون روزا کارت شده بود بیداریه شب و در عوض خواب تا ساعت 2:30 ظهر....خلاصه اومدیم بیرون و مامان نشستم تا دخترم کمی شیر بخوره و شاد و ...بشه که یهو یک چیز سفید تو دهن کوچولوت برام جلب توجه کرد...با اصرار لب های نازت رو اروم باز کردم و چیزی که دیدم رو باور نمیکردم....

بله یدم اولین مروارید سفید و خوشگل دخترم تو دهان صدفیش داره به مامان چشمک میزنه...مثل اسفند میپریدم بالا از خوشحالی عشق مامان...و تو هم از خوشحلیه من کلی تعجب کرده بودی و پلک نمیزدی....نخند خب باورم نمیشد که دخترم اینقدر بزرگ شده که داره دندوناش مثل خانوماااا در میاد...خلاصه سریع به مامانی اعظم زنگ زدم و اونو تو خوشحالیم شریک کردم... بعد هم به بابایی مهرداد زنگ زدم و کل داستان و با ذوق تعریف....و بابایی هم بهمون تبریک گفت...

اون شب چون اب قطع شده بود شبانه ساعت نه رفتیم خونه مامانی اینا و ما دوتایی سریع رفتیم حمام چون قرار بود فرداش بریم برای واکسن شش ماهگیت و تا دو روز حمام ممنوع میشدی...

شب بابایی اومد و با مامانم با استکان اروم دندون نازتو چک کردیم گرچه سفیدیش کاملا پیدا بود و اون برام زیباترین رنگ دنیا رو ساخته بود اون روز...و به این ترتیب اون روز برای اولین بار مامان رو به زیباترین شکل ممکن سورپرایز کردی عسل من....!!

دومین دندان مرواریدی

واما برات بگم از دندان دوم خوشگلت که کنار دندان اول یعنی پایین و سمته راست دهانت جوانه زد و مامان تو تاریخ94/3/11 که برای تعطیلات خرداد رفته بودیم کلارشت تو اتاقمون دیدم که دندون دوم مرسانا جونم هم زده بیرون و خنده ی خرگوشیه دخملم رو دوصد چندان زیبا و زیباتر کرده...مامان فدای دوتا الماس براقت برم الهی....

سومین  دندان مرواریدی

دندون سومت هم در تاریخ 94/4/20  روز شنبه از لثه خوشگلت  در بالا ی دو دندان پایینی و در سمت چپ دهانت نمایان شد...بدون ذره ای اذیت کردن مامان....از بس که عسل و خانووووومی....!!

چهارمین دندان مرواریدی

دندان چهارمی هم به سلامتی در روز شنبه و تاریخ 94/5/3 اما اینبار برای اولین بار بعد کلی تب و بی اشتهایی و بی قراری های شبانه که تا قبل بی سابقه بود بالاخره بیرون امد... و کم کم دخترم رو از فشار درد زیاد که مامانش برای اولین بار مجبور شده بود بهش برای تب و درد دندون دخملی استامینوفن بده راحت کرد....!!!مامان بمیرم برای مظلومیت که از بس برای دندونات که با فاصله ی زمانیه کم دارن مشاالله تند تند در میان پنهای درد کشیدی و مامان رو اذیت نکردی خیلی لاغر شدی دختر خوشگل و تپل مپلم...!!!

ارزوم تا همیشه از خدا برات سلامتی و ارامش و اسایشه یکی یک دونه ی زندگیه ما...

پنجمین دندان مرواریدی

دندان پنجم هم مشالله مشالله در اومد مامان طلایی...تو تاریخ 94/5/31 و باز هم  شنبه دندون پنجم دخترم در فک بالا سمته چپ کنار دندون سومت سر از لثه های صورتیه نازت بیرون اورد...خداروشکر....

ششمین دندان مرواریدی

دندان ششمی هم باز در سمته بالا کنار دندان چهارم در سمته راسته دهان خوشگلت در اومد در تاریخ 94/6/2  روز دوشنبه خیلی زود و با عجله بود این یکی اما در هر حال ...مبارکت باشه خانم خانم هااااا.....

هفتمین دندان مرواریدی

دندان هفتم مرسانای گل من در تاریخ 94/6/14 و بر طبق معمول شنبه در فک پایین و سمته چپ کنار اولین دندان خوشگلش در اومد....عزیزم به سلامتی...!!!

هشتمین دندان مرواریدی

و اما دندان هشتم و دوباره عجله و فشار درد ی که برات همراه داشت مامانی در تاریخ 94/6/17 روز سه شنبه در پایین و کنار دندان دومت در سمته راست پیروزمندانه به قله دهانت صعود کرد خداروهزاران بار شکر.....!!!