اولین حمام مرسانا کوچولو...
گل خوشبوی مامان شما 7فت روزت بود که مامان بزرگ من مامانی طاهره جون زحمت کشیدن و شما رو با کمک بابا اسماعیل به همراه یک دنیا ذوق و شوق من حمام کردن....خیلی کوچولو بودی خوشگل مامان...
اینم چندتا فیگور قبل حمام مرسانا خانوووووم...
اینم بعد حمام کردن دخترم....و عاجز از لباس تن کردنش از همون اول اول....
اینجام که انگار از دست کارهای ما سرت درد گرفته و با عصبانیت تصمیم گرفتی فقط بخوابی خانوم خانوماااااا.....خخخخخخ
الهی مامان قربون تمام این شیرین بودن هات برم قند عسل من....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی