مسافرت نوشهر و کلاردشت و اولین عید نوروز سه نفری (من و دختر قشنگی و بابا اسماعیل)
دختر خوشگلم سلام.... عزیزم همون طور که دیدی با پست قبلی دوره ی نوزادیت تموم شد...و اینجا میخوام برات از اولین عید نوروز مشترک سه نفریمون بنویسم... اولین عید یعنی نوروز 94 تو راه بود...و اولین خونه تکونی با وجود یه دخمله کوچولو...خلاصه به هر سختی بود از تمیز کردن چندباره ی اشپزخونه بگیر تا خیس و نم زدن رختخواب ها که بر خلاف پیش بینی چه جونی از ما گرفت و دختر کوچولویی که اصلا از کار کردن مامان و باباش خوشحال نبود....خلاصه جونم بگه واست که خوبیه تمام سختی های زندگی دخترم فقط اینکه همش بالاخره میگذره...اینو همیشه یادت باشه عسل یکی یک دونه ی من.... بله و به این ترتیب قرار شد ما سه نفری چند روز قبل عید یعنی از س...
نویسنده :
ملیکا مهاجر
3:50